سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پاسخ به 14 شبهه اساسی ایه ولایت1

بنام خدا

در این مقاله سعی شده است که به بیشتر شبهات وارد شده به ایه ولایت که غالبا از طرف ابن تیمیه است پاسخ داده شود.

ابن تیمیه شخصیتی است که بزرگان اهل سنت نظراتشان در مورد او اینچنین است :

 

ابن حجر هیتمی که ، ابن تیمیه را بنده ای میداند که خدا او را خوار کرده و گمراه و کور و کر کرده است ( ر.ک.: الفتاوی الحدیثة:ص144 )


علامه تقی الدین الحصنی» ابن تیمیه را نسانی میداند که در دلش بیماری و انحراف و فتنه جوست ( ر.ک: دفع شبهة عن الرسول و الرسالة:ص83 )


قاضی القضاه تاج الدین السبکی که ، ابن تیمیه را زیان زننده به علما میداند و میگوید: وی شاگردانش را به پرتگاه دوزخ برده است ( - طبقات الشافعیة:4/76رقم759 )

آلوسی صاحب تفسیر، ابن تیمیه را منحرف و همان دیدگاه ابن حجر را درباره افراط گرهای وی در ناسزا گویی میآورد(- ر.ک: روح المعانی: 1/18-19 )

حصنی دمشقی میگوید : ابن تیمیه گفته است هرکس به مرده و یا فرد دور از نظر استغاثه کندضالم و گمراه و مشرک است !!! از این سخن وی بدن انسان میلرزد این سخن قبال از اوی زندیق از دهان هیکس بیرون نیامده است . ( دفع الشبه عن رسول ص 131 )

 

نظر یکی از بزرگان شیعه در مورد او :

علامه حلی :  بنا بر آنچه که ابن حجر در لسان المیزان دارد، وقتی علامه حلی (ره) کتاب ابن‌تیمیه (که در رد کتاب او نوشته شده بود) را خواند، گفت:

 اگر می دانستم ابن‌تیمیه حرف من را می فهمد، برای او جواب می نوشتم، ولی یقین دارم که حرف مرا نمی فهمد.


 

من با ضرس قاطع عرض می‌کنم هر کس کتاب منهاج السنه ابن‌تیمیه را از اول تا آخر مطالعه کند و بعد مراجعه کند به اقول علماء اهل سنت، یقین پیدا می کند که 80% یا 90% کلام ابن‌تیمیه اینچنین است. فَلّه ای آمده گفته که «فلان روایت ضعیف است به اتفاق اهل العلم» یا «لا ریب أنه کذب» و وقتی مراجعه می کنیم به کتاب‌های بزرگان اهل سنت، می بینیم که آمده اند درباره همان حدیث، سخنان والا و سنگین را مطرح کرده اند که بر خلاف سخنان ابن‌تیمیه است.

دوستان عزیز حق روشن و آشکار است اما انسان های بسیاری هستند که حاضر به پذیرش حق آشکار نیستند و برای نپذیرفتن حق به دنبال بهانه هستند . از این رو به ایراد گیری و... می پردازند تا خود را قانع کنند و به جامعه ابلاغ کنند که اگر نمی پذیرند چون در حقانیتش تردید دارند . اینان حکم افرادی را دارند که خود را به خواب زده اند . چنین کسانی را به هیچ وجه نمی توان بیدار کرد چون خواب نیستند بلکه خود را به خواب زده اند. در مورد آیه فوق روایات مشهور بلکه متواتر از خود اهل سنت رسیده که جمعی از اصحاب در مسجد بودند و نماز می خواندند . نیازمندی طلب کمک کرد و جز امام علی(علیه السلام) کسی به او کمک نکرد . امام علی در حال نماز بود که با انگشت به نیازمند توجه داد که انگشتر اش را بردارد . او هم انگشتر حضرت را برداشت .  در این حال رسول خدا به دعا مشغول بود و از خدا خواست همان گونه که به تقاضای حضرت موسی برادرش هارون را پشتوانه او ساخت ، به دعای ایشان هم برادرش علی را پشتوانه اش قرار دهد . هنوز دعای ایشان تمام نشده بود که این آیه نازل شد. بنابراین  سوال با آنچه از خود اهل سنت نقل شده سازگار نیست.

و اگر  به این روایات و به دلایل آشکار آیه توجه نکنیم ، دیگر هیچ دلیلی ما را کافی نخواهد بود.

پاسخ یه به اکثر شبهات ایه ولایت :

 

 

شبهه 1 : اینکه اجماع کرده اند بر اینکه آیه در حق علی نازل شده، از بزرگترین ادعاهای دروغ است، بلکه اجماع بر این است که این آیه در حق عموم نازل شده نه بخصوص علی، و قول یک نفر ثعلبی را قول اجماع مسلمین شمردن خطاء میباشد.

 

پاسخ : قاضی عضد الدین ایجی ـ از استوانه‌های کلامی اهل سنت و متوفای 756 هجری ـ میگوید :

أجمع أئمة التفسیر أن المراد علی.

پیشوایان علم تفسیر، اجماع دارند که مراد از این آیه، علی است.

المواقف، جلد3، صفحه 601

یا

آقای آلوسی ـ از علمای بزرگ اهل سنت و وهابیت ـ در کتاب تفسیر روح المعانی می‌گوید:

غالب الأخباریین علی أن هذه الآیه نزلت فی علی کرم الله وجه.

غالب محدثان و ناقلان خبر و حدیث، بر این باور هستند که این آیه در حق علی نازل شده است.

تفسیر روح المعانی للآلوسی، ج6، ص167

 

خدا فرموده:‌ «إنما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة وهم راکعون * ومن یتول الله ورسوله والذین آمنوا فإن حزب الله هم الغالبون »


مفسرین همگی متفق‌القول هستند که این آیه در مورد علی (ع) نازل شده است زیرا هنگامی که در رکوع نماز بود فرد تهیدستی از او تقاضا کرد و حضرت نگین انگشتر خود را به آن سائل داد. این آیات در حق آن حضرت نازل شده است. چون «انما» از ادات حصر است این آیه نشان دهنده‌ی ولایت حتمی علی بعد از رسول خدا و افراد دیگری هم از اهل عصمت مشمول این آیه میدانیم چنانچه در اخبار و احادیث معتبره ما رسیده است که سایر ائمه از عترت طاهره نیز در این آیه داخلند و هر امامی در نزدیکی وصول به مقام امامت باین فضیلت و خصیصه عظما نائل می گردد.

 

شبهه 2 : تو گفتی بر نزول این آیه در حق علی اجماع است. ما تو را از این ادعا می بخشیم و میگوییم فقط یک سند صحیح بیاور اگر راست میگویی. و آن روایت که از ثعلبی وارد کردی ضعیف است، زیرا در راویان آن مردمانی متهم به دروغ و بی دینی وجود دارند. و اما ابن مغازلی واسطی در کتاب خود دروغهای عجیبی جمع کرده اند که بر کمترین حدیث شناس آن دروغها پوشیده نیست.

پاسخ : جمهور مفسرین و محدثین اهل سنت در کتب معتبر خود آورده اند که این ایه در مورد حضرت علی است از قبیل: شواهد التنزیل (حاکم حسکانی حنفی) ج 1 ص 161 ح 216 و 217 و 218 و 219 و 221 و 222 و 223 و 224 و 225 و 226 و 227 و 228 و 229 و 230 و 231 و 232 و 233 و 234 و 235 و 236 و 237 و 238 و 239 و 240 و 241 ط بیروت _ مناقب علی بن ابیطالب (ابن مغازلی شافعی) ص 311 ح 354 و 355 و 356 و 357 و 358 _ کفایةالطالب (گنجی شافعی) ص 228 و 250 و 251 ط الحیدریه _ ذخائر العقبی (محب الدین طبری شافعی) ص 88 و 102 _ المناقب (خوارزرمی حنفی) ص 187 _ ترجمة الامام علی بن ابیطالب از تاریخ دمشق (ابن عساکر شافعی) ج 2 ص 409 ح 908 و 909 _ الفصول المهمه (ابن صباغ مالکی) ص 123 و 108 _ الدرّ المنثور (سیوطی) ج 2 ص 293 _ فتح القدیر (شوکانی) ج 2 ص 53 _ التسهیل لعلوم التنزیل (کلبی) ج 1 ص 181 _ الکشاف (زمخشری) ج 1 ص 649 _ تفسیر (طبری) ج 6 ص 288 و 289 _ زاد المسیر فی علم التفسیر (ابن جوزی حنبلی) ج 2 ص 383 _ تفسیر (قرطبی) ج 6 ص 219 و 220 _ التفسیر المنیر لمعالم التنزیل (جاوی) ج 1 ص 210 _فتح البیان فی مقاصد القرآن (صدیق حسن خان) ج 3 ص 51 _ اسباب النزول (واحدی) ص 113 ط الحلبی مصر _ لباب النقول (سیوطی) در حاشیه تفسیر (الجلالین) ص 213 _ تذکرة الخواص (سبط بن جوزی حنفی) ص 15 ط الحیدریه _ نور الابصار (شبلنجی) ص 71 ط العثمانیه _ ینابیع الموده (قندوزی حنفی) ص 115 ط اسلامبول _ تفسیر (فخر رازی) ج 12 ص 26 و 20 ط البهیه مصر _ تفسیر (ابن کثیر) ج 2 ص 71 ط دار احیاء الکتب _ احکام القرآن ( جصاص) ج 4 ص 102 ط عبد الرحمن محمد _ مجمع الزوائد (هیثمی) ج 7 ص 17 _ نظم درر السمطین (زرندی حنفی) ص 86 و 88 _ شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 13 ص 277 ط مصر با تحقیق محمد ابو الفضل _ الصواعق المحرقه (ابن حجر) ص 24 ط المیمنیه _ انساب الاشراف (بلاذری) ج 2 ص 150 ح 151 ط بیروت _ تفسیر (نسفی) ج 1 ص 289 _ الحاوی للفتاوی (سیوطی) ج 1 ص 139 و 140 _ کنز العمال (متقی هندی) در حاسیه مسند (احمد بن حنبل) ج 5 ص 38 _ جامع الاصول (ابن اثیر) ج 9 ص 478 _ الریاض النضره (محب الدین طبری) ج 2 ص 273 و 302 _ مطالب السئوول (ابن طلحه شافعی) ج 1 ص 87 _ معالم التنزیل (بغوی) در حاشیه تفسیر المخازن (علاءالدین بغدادی) ج 2 ص 55 _ فرائد السمطین (حموینی) ج 1 ص 11 و 190 ح 150 و 151 و 153 ط 1 .
و بالاخره اکثر رجال علم و دانش اهل سنت تصدیق نموده اند نقلا از سدی و مجاهد و حسن بصری و اعمش و عتبة بن ابی حکیم و غالب بن عبد الله و قیس بن ربیعه و عبایة بنربعی و عبد الله بن عباس (حبر امت و ترجمان قرآن ) و ابوذر غفاری و جابر بن عبد الله انصاری و عمّار و ابو رافع و عبد الله بن سلام و غیرهم که این آیه شریفه در شأن علی بن ابیطالب (ع) نازل گردیده و هر یک به عبارت و الفاظ مختلفه ذکر نموده اند زمانی که آنحضرت در حال رکوع نماز انگشتر خود را در در راه خدا انفاق و بسائل داد این آیه شریف نازل گردید.

 

<** ادامه مطلب... **>



[ سه شنبه 91/5/24 ] [ 3:11 صبح ] [ جلال ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه